مدیر گروه پژوهشی علوم رفتاری جهاددانشگاهی فارس تشریح کرد:
تاثیر مولفه های اجتماعی فرهنگی بر سبک زندگی سلامت محور
سبک زندگی سلامت محور، رفتارهای مختلفی از جمله، تغذیه، فعالیت بدنی، بهداشت فردی، ایمنی رانندگی، خواب مناسب، مدیریت استرس و اجتناب از رفتارهایی چون مصرف دخانیات، الکل و مواد مخدر را در برمیگیرد. اگر چه افراد تا اندازه ای قدرت انتخاب رفتارهای سبک زندگی سلامت را دارند ولی عوامل ساختاری و بیرونی تأثیر به مراتب بیشتری بر سبک زندگی سلامت دارد.
دکتر صدیقه البرزی عضو هیات علمی و مدیر گروه پژوهشی علوم رفتاری جهاددانشگاهی استان فارس و مسئول طرح با اشاره به انجام طرح پژوهشی “شناسایی الگوهای سبک زندگی سلامت محور جوانان شهری، روستایی و عشایر استان فارس” به همت گروه پژوهشی علوم رفتاری و کارفرمایی اداره کل ورزش و جوانان استان فارس، هدف اصلی این طرح را تعیین وضعیت سبک زندگی سلامت محور جوانان در ابعاد چندگانه، شناسایی مؤلفه های اجتماعی- فرهنگی مرتبط با آن و ارائه پیشنهادهای کاربردی برای ارتقای سلامت عنوان کرد.
البرزی با بیان اینکه این پژوهش بر مبنای نظریه سبک زندگی سلامت ویلیام کاکرهام طراحی شده که خود متأثر نظریات وبر و بوردیو است، افزود: جامعه آماری در مطالعه مذکور، تمامی زنان و مردان ۱۸ تا ۳۵ ساله ساکن استان فارس (شهری/ روستایی/ عشایری) بوده و پس از جمع آوری اطلاعات از نمونه مورد بررسی، داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است.
وی تصریح کرد: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی کلی سبک زندگی سلامت جوانان ساکن شهر و روستا به این صورت است که زنان، جوانتر (نزدیک به ۱۸ سال)، افراد ساکن شهر، با تحصیلات دانشگاهی بالاتر و تحصیلات بالاتر والدین، زنان و مردان متأهل و شاغل، افراد دارای درآمد بالای خانوار و تسهیلات زندگی بیشتر و تحت پوشش بیمه درمانی از سبک زندگی بالاتری برخوردارند. جوانانی با مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی، صمیمیت و سرمایه فرهنگی بالاتر نیز در مقایسه با سایرین سبک زندگی سالمتری دارند. در مقابل، مردان مسنتر (نزدیک به ۳۵ سال) جوانان ساکن روستا، با تحصیلات اندک خود و والدین، بدون همسر، بیکار، با درآمد کم خانوار، بدون بیمه درمانی و تسهیلات زندگی کمتر، با مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط اجتماعی، صمیمیت و سرمایه فرهنگی پایینتر، دارای سبک زندگی سلامت محور ضعیف تری هستند.
این عضو هیات علمی جهاددانشگاهی فارس در ادامه گفت: مدل نهایی تبیین سبک زندگی سلامت جوانان ساکن شهر و روستا نشان داد که سن، جنسیت، تجربه بیماری فرد، وضع شغلی، تسهیلات زندگی، بیمه درمانی، سرمایه اجتماعی، تحصیلات فرد و والدین، سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت، هنجارهای مرتبط با سلامت، محل سکونت، قومیت و درآمد خانوار بر سبک زندگی سلامت جوانان تأثیر دارد. همچنین، نتایج بخش عشایری که به دلیل ماهیت متفاوت زندگی آنها با جامعه شهری و حتی روستایی به طور مجزا مورد تحلیل آماری قرار گرفت نشان داد که زنان جوانتر (نزدیک به ۱۸ سال) با تحصیلات دانشگاهی بالاتر، مجرد، خانه دار، با درآمد بالای خانوار، دارای بیمه درمانی و تسهیلات زندگی بیشتر، برخوردار از مشارکت اجتماعی، روابط اجتماعی، صمیمیت و سرمایه فرهنگی بالاتر از سبک زندگی سالمتری برخوردارند.
وی یاد آور شد: مدل نهایی تبیین سبک زندگی سلامت عشایری نشان داد که سن، جنسیت، وضع تأهل، تسهیلات زندگی، بیمه درمانی، سرمایه اجتماعی، تحصیلات فرد، دسترسی به اینترنت، سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت، هنجارهای مرتبط با سلامت، قومیت و درآمد خانوار بر سبک زندگی سلامت عشایری تأثیر دارد. این عوامل در مجموع حدود ۲۰ درصد از تغییرات سبک زندگی سلامت عشایری را تبیین کرد.
البرزی در پایان به اهمیت آموزش و ارتقای آگاهی در زمینه سبک زندگی سلامت محور به ویژه در جامعه روستایی و عشایری اشاره و تصریح کرد: با توجه به ارتباط قوی سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی مرتبط با سلامت با سبک و سیاقی که افراد در زندگی اتخاذ می کنند و این سبک و سیاق می تواند به گونه بارزی در سلامت آنها اثرگذار باشد ضروری به نظر میرسد که از سوی مسئولین مربوطه و سیاستگذاران، تلاش بیشتری در جهت تقویت و ارتقای این سرمایه ها صورت گیرد.