طرح پژوهشی « نقد و تحلیل ادبیات داستانی اقلیمی ایران و بررسی نسبت آن با هویت ایرانی» پایان یافت
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاددانشگاهی از اختتام طرح پژوهشی با عنوان «نقد و تحلیل ادبیات داستانی اقلیمی ایران (آذربایجان، غرب، شمال، خراسان) و بررسی نسبت آن با هویت ایرانی (۱۳۵۷-۱۳۹۳)» توسط گروه پژوهشی زبان و ادبیات فارسی خبرداد.
دکتر سعیدی در خصوص هدف، روش و نتایج طرح گفت: این طرح بخشی از شبکه برنامه گروه زبان و ادبیات فارسی با عنوان «نقد و تحلیل ادبیات داستانی و سنجش آن با هویت ایرانی» است که در آن مسئله هویت ایرانی و نحوۀ بازنمایی آن در داستان فارسی بررسی شده است. جامعه آماری این شبکه برنامه، ادبیات داستانی پس از انقلاب اسلامی بوده و نمونههای مورد بررسی از میان داستانهای کوتاه و رمانهای پس از انقلاب انتخاب شده است.
وی افزود این شبکه برنامه، شامل دو محور اصلی بوده است و در آن «ادبیات داستانی اقلیمی» و «ادبیات داستانی فرااقلیمی» نقد و بررسی شده است. ادبیات داستانی فرااقلیمی که در این شبکهبرنامه بررسی شده است، شامل دو دسته آثار بوده است؛ دسته نخست آثاری که نویسندگان مهاجر نوشتهاند و دسته دوم آثار داستانی که جنبه اقلیمی ندارند. در بخش ادبیات داستانی فرااقلیمی، پیش از این دو طرح با عناوین «ادبیات داستانی مهاجرت و سنجش نسبت آن با هویت ایرانی» و «تحلیل بازنمایی هویت ایرانی در رمانهای فارسی پس از انقلاب» انجام شده است.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اظهار کرد: بخش ادبیات داستانی اقلیمی این شبکهبرنامه، شامل آثار داستانی اقلیمهای جنوب، شمال، غرب، شرق و آذربایجان است که پیش از این، «نقد و بررسی ادبیات داستانی اقلیم جنوب و سنجش نسبت آن با هویت ایرانی» در قالب طرح مستقل انجام شده است.
نقد و بررسی ادبیات داستانی چهار اقلیم دیگر (شرق، غرب، شمال و آذربایجان) و سنجش نسبت آن با هویت ایرانی نیز در طرح پژوهشی کنونی به انجام رسیده و خاتمه یافته است.
وی در ادامه افزود: در فصل نخست این پژوهش، در کنار بیان مسئلۀ پژوهش و ذکر چیستی ادبیات اقلیمی، بهموضوع هویّت ایرانی پرداخته شده و عناصر و مؤلفه های آن از منظرِ نظریهپردازان این موضوع احصاء شده است. بررسیِ تحلیلی پیشینۀ پژوهش و نیز ترسیم مبانی نظری و روش کار نیز در این فصل آمده است. مباحث این فصل مبنای تحلیل داستان های منتخبی از ادبیات داستانی اقلیمی در فصل بعدی است.
در فصل دوم، برپایۀ نظریه و روش ذکر شده، نسبت میان ادبیات داستانی اقلیمی و هویّت ایرانی، سنجش و تحلیل شده است. از جمله متنهای مورد نظر پژوهش، آثاری از محمود دولتآبادی، ابراهیم یونسی، علی اشرف درویشیان، بیژن نجدی، رضا براهنی، حسین میرکاظمی، محمدرضا بایرامی و برخی دیگر از نویسندگانی است که آثاری را در ادبیات اقلیمی شمال، غرب، آذربایجان و شرق پدید آوردهاند.
در پایان دکتر سعیدی عنوان کرد: ایده ی این پژوهش بر پایه این نظر منتقدانِ ادبی است که: «میان متن ادبی یا بهعبارت دقیقتر، بین دانشِ ادبی و دانشِ جامعهشناسی پیوندهایی هست؛ بدین معنی که ادبیات داستانی و جهان روایت، امکان تفحُّص و جستوجو دربارۀ مسائل و معضلاتی را فراهم میآورد که به شکلهای پیچیده در جامعۀ امروز ظهور کرده است. خواندن مجموعهای از داستانهای معاصر یکی از راههای بررسی جامعهشناختی جامعۀ زمان ما و آشنایی با مسائل فرهنگی و اجتماعی آن است».
نتایج پژوهش نشان میدهد که برای برخی از نویسندگان ایرانی، به ویژه کسانی چون دولتآبادی و یونسی، هویت ایرانی به عنوان یک پروژه فکری مطرح بوده و در عالم داستاننویسی آنها، مجال طرح یافته است. روایت داستانی آنها در جهت تحکیم و تقویت پیوستگی میان هویتهای قومی و هویت ملی است و نقش زبان فارسی در این میان، محوری است. برخی از داستانها (از جمله آثار براهنی، میرکاظمی، بایرامی و ...) نیز با نظر به مسئلۀ زبان یا حوادث تاریخی قائل به نشان دادن گسستهایی در رابطه میان هویتهای قومی و هویت ایرانی هستند. نتایج این پژوهش در قالب گزارش نهایی طرح، گزارش راهبردی و مقالات علمی و پژوهشی عرضه شده است. در آینده نزدیک کتابی نیز با همین موضوع منتشر خواهد شد.
گفتنی است، گزارش نهایی این طرح پژوهشی به کوشش آقایان دکتر مهدی سعیدی و دکتر محمد محمودی اعضای هیأت علمی گروه پژوهشی زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه انجام شده است.