پایه‌گذار دانش "بیورزونانس" در ایران مطرح کرد:

"بیورزونانس" دانش مورد تایید سازمان‌های فضایی/بودجه کافی برای تحقیقات حوزه علوم جدید وجود ندارد

۱۲ تیر ۱۳۹۸ | ۱۱:۵۰ کد : ۹۲۲۸ پژوهشی مصاحبه
دکتر حمیدرضا طاهری یگانه استاد همکار در گروه پژوهشی طب فراگیر جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: بیورزونانس یا تشدید زیستی شاخه‌ای از علم فیزیک بوده که با بیوفیزیک و مبانی کوانتومی فیزیک مدرن در ارتباط است. پایه‌های این دانش در سال‌های ۱۹۰۰ میلادی توسط دانشمندان برجسته‌ای مانند "نیکلای تسلا" و "لاخوفسکی" پایه‌ریزی شد و توسط "دکتر رایف" آمریکایی، "دکتر فوول" و "دکتر مورل" آلمانی توسعه پیدا کرد.
"بیورزونانس" دانش مورد تایید سازمان‌های فضایی/بودجه کافی برای تحقیقات حوزه علوم جدید وجود ندارد

به گزارش روابط عمومی جهادانشگاهی به نقل از ایسنا، به لحاظ فیزیکی و نیز بر اساس یافته‌های فیزیک‌دان فرانسوی به نام "لوئی دوبروی" یک قانون کلی و اثبات شده در عالم وجود دارد که نشان می‌دهد تمامی اجسام و به عبارتی تمام سلول‌های گیاهان و جانوران، دارای ارتعاشی به نام "ارتعاشات طبیعی" است.

این ارتعاشات طبیعی (رزونانس)، از لحاظ علوم فیزیکی و ریاضی قابل ثبت هستند، یعنی می‌توان طول موج و فرکانس آنها را بدست آورد. بر این اساس دانشمندان موفق شده‌اند که بانک اطلاعات الکترونیکی بزرگی را از این فرکانس‌ها فراهم آورند که شامل فرکانس‌های طبیعی تمام اعضای بدن، ارگانیسم‌هایی مانند میکروب‌ها و برخی ویروس‌ها و حتی تغییرات هورمونی (ناشی از انواع بیماری‌ها یا ناشی از احساسات و استرس‌ها) می‌شود.

در فیزیک قانونی وجود دارد به نام "رزونانس" یا "تشدید"، بدین معنا که دو ارتعاش هم فرکانس پس از برخورد با یکدیگر می‌توانند بر روی هم اثر سازنده بگذارند و یک ارتعاش با دامنه بزرگ‌تر ایجاد کنند. اثرات این جذب انرژی می‌تواند کمک بسزایی به تشخیص و در ادامه بهبود سلامت یک موجود زنده کند. این مساله پایه علم بیورزونانس را تشکیل داده که امروزه در اکثر کشورها از آن به عنوان یک روش کمک تشخیصی و بهبود سلامتی در بیمارستان‌ها استفاده می‌شود.

دکتر حمیدرضا طاهری یگانه که از وی به عنوان پایه‌گذار دانش بیورزونانس در ایران یاد می‌شود، ضمن تشریح این دانش جدید و کاربردهای کمک تشخیصی و نیز بهبود سلامتی آن در موضوعات مختلف به بررسی چالش‌ها و مشکلات پیش روی آن در داخل کشور پرداخت.

پایه‌گذار دانش بیورزونانس در ایران با بیان اینکه باید با دنیای روز حرکت کنیم، تاکید کرد: اگر امروز به سمت جلو حرکت نکنیم، زبان پزشکی آینده را متوجه نخواهیم شد. این موضوع شبیه بانکداری الکترونیک و بانکداری چرتکه‌ای است، بدین معنا که بانکداری الکترونیک به سرعت در حال گسترش است و هم اکنون شما نمی‌توانید کار خود را با بانکداری چرتکه‌ای پیش ببرید.

این محقق مرکز تحقیقاتی Intelect از مراکز وابسته به سازمان فضایی روسیه، همچنین به کاربرد این روش در حوزه روانشناسی اشاره و تصریح کرد: روش بیورزونانس علاوه بر بخش پزشکی، توجه بسیاری به حوزه روانشناسی دارد.

به گفته استاد همکار در گروه پژوهشی طب فراگیر جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی، این روش به طور جدی بر روی مسائل روحی و روانی به عنوان عوامل ایجادکننده اختلال در بدن انسان می‌پردازد و تغییرات فرکانس مغزی را یکی از دلایل اصلی ایجاد بیماری‌های روحی و روانی می‌شناسد.

به گفته محقق مرکز Artemida از مراکز دانش‌بنیان ساخت دستگاه‌های بیورزونانس، طبق آخرین آمار حدود ۴۰ هزار پزشک و روانپزشک در سراسر دنیا مشغول بهره‌گیری از روش بیورزونانس هستند و آمار منتشر شده در این زمینه، گویای رشد روزافزون بیورزونانس در جهان است. در واقع روش بیورزونانس یک روش کاربردی میان رشته‌ای بوده که می‌تواند کمک شایانی به حوزه علوم پزشکی و روانشناسی کند. بنابراین اگر کشور ما نیز از هم‌اکنون به این تخصص ورود نکند، ظرف بیست سال آینده ما دیگر قادر به درک زبان پزشکی دنیا نخواهیم بود.

دکتر حمیدرضا طاهری یگانه که خود یک پزشک است و مدرک تخصصی خود را در رشته بیورزونانس از دانشگاه مسکو اخذ کرده، دارای دیپلم استاد تمامی از انستیتو تحقیقاتی بیورزونانس کشور روسیه است. وی همچنین در زمینه بهبود اختلالات روانشناختی تجارب ارزشمندی را با بکارگیری دانش بیورزونانس کسب کرده است. گفت‌وگوی تفصیلی دکتر طاهری یگانه را به شرح زیر می‌خوانیم:

*دانش بیورزونانس را در یک مرکز تحقیقاتی - درمانی تحت نظارت سازمان فضایی روسیه آموختم. در سال ۲۰۰۸ مدرک استاد تمامی این رشته را از سوی آکادمی بیورزونانس روسیه اخذ کردم. در واقع از سال ۱۹۹۸ در این زمینه مشغول به انجام کارهای تحقیقاتی هستم و از سال ۲۰۰۷ میلادی دانش و دستگاه بیورزونانس را وارد ایران کردم.

 

اصل "بیورزونانس" بر پایه الکترومغناطیس سلولی است

**اصل "بیورزونانس" بر پایه الکترومغناطیس سلولی است و در واقع ریشه تمامی اسامی مطرح شده درباره این دانش از جمله بیورزونانس درمانی، انرژی مدیسین، ارتعاش درمانی و انرژی زیستی درمانی بر اساس اصول الکترومغناطیس سلولی است. به زبان ساده تمامی سلول‌های بدن بصورت بیوریتمیک از خود میدان الکترومغناطیس ساطع می‌کنند که این میدان‌های الکترومغناطیس بصورت مستقیم با وضعیت فیزیولوژیک سلول منشأ گرفته از آن ارتباط دارد؛ چنانچه سلول سالم باشد، طی یک برآیند الکترومغناطیسی خاص (با یک عدد مشخص) دارای ارتعاش است و اگر سلول بیمار باشد، این عدد الکترومغناطیسی دچار تغییر شده که نشان‌دهنده این واقعیت است که سلول بیمار با فرکانسی متفاوت از فرکانس طبیعی سلول سالم نوسان می‌کند. دانش بیورزونانس به پزشکان این امکان را می‌دهد تا این تفاوت فرکانسی را درک کرده و بتوانند سلول‌های سالم را از سلول‌های ناسالم تشخیص دهند.

 

*پس منظور شما این است که هر سلول در یک فرکانس خاص (که همان فرکانس رزونانس است) ارتعاش می‌کند و هنگامی که از فرکانس عادی خود منحرف می‌شود، فرکانس اصلی تغییر کرده و شما با اعمال یک فرکانس خارجی بحث بهبود سلامت و یا تشخیص را انجام می‌دهید؟

**بله دقیقاً. همان طور که همه ما دارای اثر انگشت منحصر بفرد هستیم، سلول‌های ما نیز دارای یک فرکانس رزونانس مشخصه هستند. باید بدانیم که این فرکانس همواره برای سلول‌های سالم ثابت بوده و از طرفی فرکانس رزونانس هر ارگان با ارگان دیگر متفاوت است. به عنوان مثال ارتعاش سلول‌های کلیه با ارتعاش سلول‌های کبد شما فرق می‌کند. جالب است که این رزوناس با رزونانس میکروارگانیسمی همچون استرپتوکوکوس نیز فرق می‌کند. به عبارتی، هر آنچه شما بر روی زمین می‌بینید، دارای فرکانس رزونانس منحصر به فرد خود است.

 

تاریخچه بیورزونانس و چگونگی کشف رزونانس سلولی

**"لوئی دوبروی" دانشمند فرانسوی در سال ۱۸۸۰ ثابت کرد که هر چیزی بر اساس فرکانس طبیعی خود در ارتعاش است. در ادامه دانشمند دیگری به نام "لاخوفسکی" روسی در سال ۱۹۰۲ با یک آزمایش ساده متوجه شد که این نظریه واقعی است. این آزمایش بر اساس یک مشاهده جالب بود. وی روزی متوجه شد که قرارگیری کاملاً اتفاقی یک آهنربا در داخل یک گلدان سبب شده تا این گلدان رشد بهتری نسبت به گلدانی که فاقد آهنربا بوده، داشته باشد. او به همین سادگی نتیجه گرفت که سلول‌ها دارای میدان مغناطیسی هستند. یعنی اگر ما بتوانیم دستگاهی برای شناسایی این میدان مغناطیس طراحی کنیم، قدم بزرگی در علم پزشکی برداشته‌ایم.

 

بیورزونانس روشی برای نابودی میکروارگانیسم‌ها

**در سال ۱۹۲۴ دانشمند برجسته آمریکایی به نام "دکتر رایف" که یک شیمیست بود و به علم پزشکی نیز علاقه وافری داشت، موفق به طراحی یک میکروسکوپ ساده ولی بسیار خاص با طراحی پیچیده شد. این میکروسکوپ با ایجاد رزونانس در میکروارگانیسم‌ها می‌توانست آن‌ها را رؤیت کند. به این ترتیب که در این میکروسکوپ از سه زاویه، امواج ماورا بنفش در طیف‌های مختلف به یک میکروارگانیسم مثل ویروس تابانده می‌شود و نهایتاً فرکانسی را که در آن میکروارگانیسم به فرکانس رزونانس می‌رسد، ثبت می‌شود. این فرکانس در ادامه می‌تواند علاوه بر بحث تشخیص میکروارگانیسم، برای تخریب آن نیز مورد استفاده قرار گیرد. از آنجا که هر ارگانیسمی فرکانس رزونانس خاص خود را دارد، "رایف" به هر ارگانیسم یک عدد رزونانسی اختصاص داد. به این ترتیب "رایف" موفق شد طیف رزونانسی بسیاری از میکروارگانیسم‌ها را شناسایی کند. به عبارت دیگر این دانشمند روشی را اختراع کرد که دیگر نیازی به استفاده از آنتی بیوتیک برای از بین بردن میکروارگانیسم‌ها نبود. در این روش با استفاده از دانش بیوفیزیک، میکروارگانیسم‌های مهاجم یا پاتوژن‌های بدن در عرض ۱۰ الی ۱۵ ثانیه از بین می‌رفتند.

البته جرقه این علم زمانی زده شد که عده‌ای سرباز بر روی یک پل شروع به رژه رفتن کردند و بر اثر ضربه پای سربازان که با ارتعاش طبیعی پل هماهنگ بود، پل به رزونانس درآمد و این عامل باعث تخریب پل شد. از این رو در علم مهندسی سازه‌ها، یکی از مهمترین محاسبات، محاسبه فرکانس رزونانس سازه‌ها و ساختمان‌هاست، چرا که حتی باد نیز می‌تواند با ایجاد ارتعاش طبیعی در پل و یا ساختمان، رزونانسی ایجاد کند که باعث تخریب شود.

 

*آیا تفاوتی بین مگنتیک هایپرترمیا و مگنتیک‌تراپی وجود دارد؟

**برخی از امواج الکترومغناطیس با تولید گرما منجر به ایجاد اصطحکاک در مولکول‌ها می‌شوند. اما در بیورزونانس گرمایی تولید نشده و در سلول نیز اصطحکاکی ایجاد نمی‌شود.

 

تشکیل بانک اطلاعات فرکانس سلولی در زمان هیتلر

*آیا بانک اطلاعاتی خاصی از رزونانس طبیعی هر سلول وجود دارد؟ فرکانس‌های خاص هر سلول چگونه اندازه‌گیری می‌شود؟

**بانک اطلاعاتی این فرکانس‌ها در حال حاضر غیرقابل تکرار است و تمامی فرکانس‌های مربوط به اندام‌های داخلی و باقی اندام‌ها در زمان هیتلر و در کشور آلمان بدست آمده، چراکه آن‌ها به حجم وسیعی از امکانات آزمایشگاهی دسترسی داشته و توانسته‌اند اطلاعات فرکانسی این اندام‌ها را پیدا کنند. این تحقیقات در نهایت سبب شده تا بانک اطلاعاتی وسیعی از فرکانس‌های مختلف اجزای سازنده بدن در دسترس قرار گیرد.

 

*چگونه به اطلاعات فرکانسی بیماری‌های جدید دسترسی پیدا می‌کنید؟

**به یاد دارم که در ابتدای کار تنها ۹۰ نوع تومور وجود داشت، در حالی که الان ۱۷۰ نوع تومور شناسایی شده است. از آنجا که مرکز فضایی مسکو با بیمارستان‌ها در ارتباط است، فرکانس بیماری‌های جدید را در حین عمل جراحی بدست می‌آورند. برای مثال فرکانس ویروس ابولا پس از کشف این بیماری بدست آمد و در بانک اطلاعاتی فرکانس‌ها در دستگاه قرار داده شد و اکنون اعلام شده که علم بیورزونانس قادر به بهبود بیماری ابولاست. در هر صورت این بانک اطلاعاتی همواره در حال به روز رسانی است و تنها فرکانس اندام‌های داخلی آنکه قبلاً بدست آمده و یا فرکانس جنین که در دوره‌های مختلف رشد ثبت شده، غیرقابل تکرار است.

 

دستگاه بیورزونانس یک ابزار کمک تشخیصی است

**دستگاه بیورزونانس یک وسیله کمک تشخیصی بوده و به عنوان کسی که اولین بار روش بیورزونانس را وارد کشور ایران کرده‌ام، عرض می‌کنم که این دستگاه به عنوان یک وسیله کمک تشخیصی برای بهبود سلامت در حوزه‌های پزشکی و روانشناسی استفاده می‌شود. چنان‌که سازمان فضایی روسیه پس از انجام تحقیق به روی ۶۰۰۰ بیمار، اعلام کرده است که دستگاه بیورزونانس قادر است بیماری‌های مختلف را با صحت ۸۰ درصد تشخیص دهد.

 

*در پزشکی مولکولی زمانی که سلولی در حال تخریب و یا مرگ برنامه‌ریزی شده است، آپاپتوز رخ داده و یا در اثر تروما نکروز می‌شود، آیا در فرکانس‌های موجود در دستگاه بیورزونانس، تفاوتی بین این دو وجود دارد؟

**آپاپتوز یک روش محافظتی برای بدن انسان است که جهت حذف سلول‌های معیوب و غیرضروری به کار گرفته می‌شود. این فرایند تحت کنترل ماده ژنتیک بدن است. در روش بیورزونانس عنوان می‌شود که هرگونه تغییر در ماده ژنتیک می‌تواند به تغییر فرکانس طبیعی منجر شود. در دستگاه بیورزونانس نیز این قابلیت تعبیه شده است تا بتواند به فهم موضوع آپاپتوز از طریق شناسایی فرکانس‌های معیوب مرتبط کمک کند. در مورد نکروز متأسفانه به دلیل عدم دریافت فرکانس متفاوت (به علت مرگ کامل یک سلول) امکان ایجاد تمایز میان بافت سالم و نکروز شده وجود ندارد. به عنوان مثال امکان تشخیص سیگنال تمایز دهنده استخوان شکسته از سالم وجود ندارد یا در مواردی که عفونت بخشی از بدن را فرا گرفته، ما نمی‌توانیم مقدار این عفونت را تشخیص دهیم و این دستگاه تنها حضور پاتوژن را تشخیص می‌دهد. در واقع این روش تنها یک روش کیفی است و کمیت را نشان نمی‌دهد.

 

*اساس کار دستگاه بیورزونانس چیست؟

**البته اقداماتی در کشور روسیه جهت تقویت دستگاه و تشخیص کمی بیماری‌ها در حال انجام است. اساس کار دستگاه در حال حاضر تست است؛ به این معنی که دستگاه به ما می‌گوید چیزی وجود دارد یا ندارد (بله یا خیر) و بر این مبنا کار می‌کند. بر اساس عملکرد دستگاه، فرکانسی به بدن ارسال می‌شود، چنانچه همتای فیزیکی برای آن فرکانس در بدن وجود داشته باشد، می‌گوید بله و اگر همتای فیزیکی نبیند می‌گوید خیر. در واقع پزشک برای فهم بهتر این موضوع می‌بایست یک نوع الگوریتم خاص را رعایت کند.

چند سال پیش بیماری ۶ ساله داشتم که در زمان مراجعه به بیماری "لبربود" یا کوری مادرزاد مبتلا بود. در تست‌های انجام شده متوجه وجود ویروس بر روی سلول‌های مخروطی و عصب چشم وی شدم. با وجود اینکه حضور این ویروس منطقاً صحیح نبود، ولی مشخص شد که عامل این نوع کوری وجود این ویروس است. البته شانس بیمار این بود که در سن رشد بود و من فکر کردم که اگر بتوانیم با ارسال فرکانس اختصاصی این ویروس به چشم وی باعث تخریب ویروس شویم، سلول‌های چشم کودک در حال رشد، مجدداً بازسازی شده و نقاط تخریب شده از بین خواهند رفت. خداروشکر نتایج رضایت بخش بود و این بیمار در حال حاضر بینایی خود را بدست آورده و اشیا برای او قابل تشخیص است!

 

*در علم فیزیک وجود میدان‌های الکترومغناطیسی در بدن ثابت شده، ولی این میدان‌ها بسیار ضعیف هستند، سوالی که مطرح می‌شود این است که شما چگونه این میدان‌های ضعیف را با هدف تشخیص صحیح تقویت می‌کنید؟ آیا دستگاه شما سازوکار خاصی دارد؟

**به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. در محیط زیستی بدن انسان تعداد بی‌شماری فرکانس وجود دارد. این موضوع شبیه به این است که انگار دو میلیون انسان همزمان با هم درحال صحبت باشند! در این شرایط شما چطور می‌توانید صدای یک شخص خاص را از میان این همه صدا تشخیص دهید؟! پس موضوع بسیار پیچیده است. واقعیت این است که این سیستم از فیزیک کوانتومی پیروی می‌کند، نه فیزیک نیوتنی. در فیزیک کوانتوم بحث اطلاعات بسیار پیچیده و حساس است. ما می‌دانیم که ارتعاشات سلولی بسیار ضعیف هستند و یک روش خاصی در این دستگاه طراحی شده که قادر است فرکانس رزونانس اختصاصی بخشی از بدن را به آن ارسال کند و در ادامه با به رزونانس در آوردن آن بخش به تشخیص و در ادامه به بهبود سلامتی آن بپردازد. هنر مخترعین سیستم بیورزونانس این است که متوجه شدند، فرکانس ورودی با پیدا کردن همتای خود، می‌تواند به تشخیص و در ادامه به بهبود سلامت کمک شایانی کند.

 

*آیا امکان تصویربرداری با این سیستم در حال حاضر یا درآینده وجود دارد؟ و آیا دارای تاییدیه سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) است یا خیر؟

**نوع خاصی از این دستگاه تاییدیه FDA گرفته است، ولی پس از مدتی تاییدیه آن بدون دلیل مشخصی لغو شد. این دستگاه توانایی اسکن‌های نمایشی را ندارد، اما دستگاه‌های دیگری با مشخصات متفاوت طراحی شده‌اند که به عنوان نمونه کبد را به صورت مجازی نمایش می‌دهند و با برداشت فرکانس‌های مختلف از کبد، وجود بیماری در یک بخش کبد را به تصویر می‌کشد. این ابزار می‌تواند بدون اینکه جایگزینی برای بقیه روش‌های تشخیصی باشد، به عنوان یک روش کمک تشخیصی در مطب پزشکان مورد استفاده قرار گیرد؛ چراکه این روش به هیچ عنوان تهاجمی نبوده و آسیبی به بیمار وارد نمی‌کند. همچنین فرکانس‌های ارسال شده از این دستگاه کاملاً بی ضرر است.

 

*شما در چه محدوده‌ای فرکانس می‌دهید؟

فرکانس‌های ارسالی دستگاه در محدوده یک هرتز تا ۱۰۰ هرتز قرار دارند.

دانش بیورزونانس هنوز در ایران ناشناخته است

 

*علاوه بر بحث کمک تشخیصی در مورد بحث بهبود سلامتی هم توضیحاتی بفرمائید

**اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم، این سیستم کمک تشخیصی و بهبود سلامتی از طرف وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران هنوز مقبول واقع نشده و البته در این شرایط کاملاً حق دارند. تاکید می‌کنم که آنها حق دارند، چون این سیستم باید برای مطرح شدن به عنوان یک روش بهبود سلامتی، مراحل مشخصی را طی کند. البته عدم کسب مجوز این سیستم از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از چند زاویه قابل بررسی است؛ نخست اینکه دانش بیورزونانس هنوز برای کشور ما ناشناخته بوده و مسئولانی که باید در این رابطه تصمیم‌گیری کنند، با این سیستم آشنایی ندارند؛ این در حالی است که این روش در دنیا به عنوان یک روش تشخیصی و حتی درمانی استفاده می‌شود.

 

سیستم بیورزونانس تداخل دارویی ندارد

من در مسکو نیز مطب دارم، ما به هیچ عنوان در این سیستم تداخل دارویی نداریم. همچنین باید عنوان شود که ما برای هیچ بیماری داروی شیمیایی تجویز نمی‌کنیم. از نظر دانش پزشکی کلاسیک، هنگامی که یک داروی شیمیایی مصرف می‌شود تا از طریق مسیر معده – روده‌ای وارد جریان خون شود و اثرات درمانی خود را بروز دهد، نیازمند گذر زمان است. این در حالی است که با به‌کارگیری روش بیورزونانس، این اثرات به صورت آنی قابل رؤیت است؛ چراکه فرکانس ارسال شده به بدن به سرعت مکان مورد نظر برای اثربخشی خود را پیدا می‌کند.

 

فرکانس‌های ارسالی دستگاه بیورزونانس فاقد هر گونه آسیب است

واقعیت قضیه این است که این روش آسیبی به بدن وارد نکرده و فرکانس‌های ارسال شده از دستگاه به هیچ عنوان خطری را متوجه فرد نمی‌کنند. بنابراین بهتر آن است که اساتید و صاحبنظران کمیته اخلاق وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز با دید مثبت‌تری به این روش نگاه کرده و همکاری بیشتری با این سیستم داشته باشند.

 

*هنوز هیچ کارآزمایی بالینی، متاآنالیز یا مقاله تحقیقاتی و مروری سیستماتیک در این رابطه در داخل کشور منتشر نشده، در حالی که برخی از دانشگاه‌های درجه دوم در کشورهای روسیه، ترکیه و آلمان روی این موضوع کار کرده‌اند. دلیل این امر چیست؟

متأسفانه در کشور ما تمامی سیستم‌های پزشکی، روانشناسی و روانکاوی پیرو سیستم غربی است. در واقع مرجع و ملاک سنجش علوم جدید در کشور ما علوم مرتبط با کشورهای غربی است. از طرفی متأسفانه منابع دانش بیورزونانس با مراجع غربی هم‌فاز نبوده و در این زمینه ضعیف عمل شده است. با این حال خدمت باید بگویم که هم اکنون من دانشجویان مشترکی با چند دانشگاه ذی‌صلاح در کشور دارم و هدف ما انتشار مقاله‌های علمی ارزشمند در خصوص این دانش است.

 

*چرا دانش بیورزونانس در سازمان‌های فضایی استفاده می‌شود؟

**البته سیستم بیورزونانس مدت‌ها است که در اختیار سازمان‌های خاص و فضایی بوده است. در نظر داشته باشید زمانی که برای یک فضانورد صدها میلیون دلار هزینه می‌شود تا چندین بار به خارج از جو رفته و به زمین برگردد، خیلی منطقی نیست که برای درمان وی از داروهای شیمیایی دارای عوارض جانبی استفاده شود. از سوی دیگر محدودیت امکانات پزشکی کلاسیک در فضا همچون محدودیت انجام اعمال جراحی بافت یا اندام آسیب دیده در فضا دلیل روشن دیگری است که چرا سازمان‌های فضایی به دنبال پیدا کردن روش‌های جایگزین بوده‌اند. بنابراین سازمان‌های فضایی مجبور بودند روش‌های جایگزین بدون خطر را طراحی کنند. ایده دانش بیورزونانس از اینجا شکل گرفته و امکان ندارد روشی را که قبلاً روی آن کارآزمایی بالینی صورت نگرفته است، بر روی فضانوردان آزمایش شود.

 

پایه و تأثیر علم بیورزونانس قطعی و اثبات شده است

البته من همان ۱۰ سال پیش اسناد زیادی به زبان روسی وارد کشور کردم. به خاطر داشته باشید که بالغ بر ۶۰ هزار تحقیق بالینی رسمی روی این سیستم در کشور روسیه انجام شده؛ ولی چون این اسناد با اسناد مورد تائید مسولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی منطبق نبوده، تاکنون مورد قبول واقع نشده است. حتی در آن زمان عرگفتیم که قبول داریم سیستم بیورزونانس یک سیستم کمتر شناخته شده است، اما پیشنهاد دادیم که در این زمینه به صورت مشترک کارهای تحقیقاتی انجام داده تا ضمن آشنایی بیشتر با این دستگاه در ادامه بتوانیم به یک نقشه جامع فرکانسی برای کشور خودمان دست یابیم، چراکه پایه و تأثیر این دانش قطعی و اثبات شده است و از طرف دیگر روشی غیرتهاجمی و بدون آسیب است.

 

*این روش در آمریکا ممنوع است. آیا شما اسنادی در دست دارید که سازمان بهداشت جهانی (WHO) این روش را به عنوان یک روش طب مکمل (مثل طب سنتی، طب چینی یا آیووردا) قبول داشته باشد یا اینکه این سیستم درمانی را در کنار درمان‌های مولکولی قرار دهد؟

**این روش در وزارت بهداشت کشور روسیه به عنوان یک طب مکمل تائید شده و برای متخصصین این رشته نیز مجوز کار صادر می‌شود. در آمریکا نیز از همان ابتدا مجوزهای مربوطه صادر شد، اما پس از مدتی بدون اعلام دلیلی مشخص، لغو و کاملاً ممنوع شد. بنابراین از آنجا که رویکرد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ما نیز مبتنی بر دانش غربی است، سازمان تجهیزات پزشکی ایران نیز با چنین نگاهی مجوزهای لازم را برای دستگاه بیورزونانس صادر نمی‌کند.

البته دانشگاه‌های زیادی در داخل کشور در حال بومی‌سازی این سیستم هستند، ولی متأسفانه تصمیم‌گیران آشنایی زیادی با این سیستم ندارند و نمی‌توانند بر چگونگی عملکرد آن تسلط داشته باشند. با این حال افرادی که به صورت علمی به این سیستم نگاه می‌کنند، متوجه عملکرد مثبت آن شده‌اند.

 

شکافی بین پزشکی مدرن و پزشکی کلاسیک در حال رخ دادن است

به اعتقاد من در این میان شکافی بین پزشکی مدرن و پزشکی کلاسیک در حال رخ دادن است. به عنوان نمونه دیابت سال‌ها است که درمان نشده و در طول تمام این سال‌ها از یک تجویز تکراری استفاده شده، به گونه‌ای که بیمار مدت‌هاست ناامیدانه به جامعه متخصصین نگاه می‌کند. آیا زمان آن نرسیده که به دنبال روش‌های دیگر کمکی باشیم؟ دنیا به این نتیجه رسیده، به گونه‌ای که در اکثر کشورهای اروپایی مردم داروهای شیمیایی را کمتر از گذشته مصرف می‌کنند و به دنبال روش‌های کمکی برای بهبود سلامتی هستند.

همین کشور آمریکا که برای سایر کشورها تصمیم‌گیری می‌کند، آیا از این مساله غافل است که مردم در این کشور نیز کمتر به سراغ داروهای شیمیایی می‌روند! به یاد داشته باشیم که باید با دنیای روز حرکت کنیم؛ اگر امروز به سمت جلو حرکت نکنیم، زبان پزشکی آینده را متوجه نخواهیم شد.

 

بیورزونانس دانشی مبتنی بر بیوفیزیک است

*بیورزونانس یک دانش با رویکرد بهبود هولستیک یا کل‌نگر است، ممکن است در رابطه با این مؤلفه بیشتر توضیح دهید؟

**بیورزونانس اصولاً دیدگاهی بیوفیزیکی به موضوع بیماری‌ها دارد. شما می‌دانید که بیوفیزیک منحصر به یک شاخه مانند پرتودرمانی و یا رادیوتراپی و … نیست. بنابراین از دانشی صحبت می‌کنیم که در حوزه‌های متنوع از جمله پزشکی، دامداری، کشاورزی و حتی آب و هوا نقش دارد، چراکه دارای پایه‌ای است که می‌تواند در همه این رشته‌ها نفوذ کند. شاید جالب باشد بدانید که در حیطه پزشکی، طراحی این دستگاه از منطق حکمت ابوعلی سینا پیروی می‌کند. "ابن سینا" می‌فرمایند "اگر ما قصد درمان یک فرد را داریم می‌بایست روح، روان، جسم و حتی نیروی این فرد را در نظر بگیریم". ایشان از کلمه "نیرو" استفاده کرده، چراکه اعتقاد داشت اندام‌ها نیروهای متقارن داشته و با یکدیگر برهم کنش دارند و این مساله در کتاب "قانون" مستقیماً قید شده است. عقیده طراحان دستگاه بیورزونانس نیز این بود که برای آگاهی از اتفاقات داخل بدن می‌بایست تمامی بخش‌ها را با هم و به صورت یکجا (هولستیک) مورد بررسی قرار دهیم.

 

منطق دستگاه بیورزونانس، کل‌نگر است

به عنوان نمونه در رابطه با استرسی که منجر به زخم معده می‌شود، مگر می‌توان این مشکل روحی را جدا از مشکل جسمی بررسی کرد؟ یا اگر کسی دارای مشکل خونی است، مگر می‌توان قلب، کبد و عروق را جدا از این مشکل خونی در نظر گرفت؟ مسلماً این امکان وجود ندارد. منطقی که برای طراحی این دستگاه در نظر گرفته شده، یک منطق کل‌نگر است. طب کل‌نگر روشی است که در هیچ جای دنیا رد نشده، چراکه تمامی اندام‌ها با هم در ارتباط هستند، لذا این بینش در روش بیورزونانس بطور جدی مدنظر است.

 

*در این طب شما یک‌سری ابزار کمک تشخیصی و یک‌سری ابزار مربوط به بهبود سلامتی دارید، این ابزارها را تشریح کنید؟

*اگر بخواهم رک و راست صحبت کنم، روش بیورزونانس ابایی ندارد که در تشخیص از روش‌های مرسوم مانند سونوگرافی نیز استفاده کند، چراکه آن‌ها از زاویه دیگری به بدن نگاه می‌کنند. بنابراین روش‌های تشخیصی مرسوم و روش کمک تشخیصی بیورزونانس در کنار هم و مکمل یکدیگرند. به عنوان نمونه دستگاه بیورزونانس وجود غده یا کیست را تشخیص می‌دهد، ولی قادر به تشخیص اندازه و تعداد آن نیست؛ اما به‌کارگیری همزمان روش‌های تشخیصی مرسوم و روش کمک تشخیصی بیورزونانس در کنار هم، ترکیبی مطلوب برای تشخیص دقیق بیماری‌های مختلف جسمی، روحی و روانی را تشکیل می‌دهند.

 

*بهبود سلامتی توسط بیورزونانس در چه حوزه‌هایی قوی‌تر است؟

**بهبود سلامتی یک مقوله جداست، به عنوان نمونه در زمینه بهبود بیشتر از مشاوره‌های تغییر سبک زندگی و تغذیه‌ای (شامل استفاده از ویتامین‌ها و مواد معدنی مختلف) استفاده می‌کنیم، هرچند که در مواقع اورژانسی مانند فشار خون بالا گاهاً مجبور به استفاده از داروهای شیمیایی هستیم؛ چراکه دستگاه قادر به تولید داروهای شیمیایی نیست. با این حال بیورزونانس دارای ابزار بسیار مهم و سودمندی است که برای بهبود سلامتی (از طریق از بین بردن پاتوژن‌ها) در اختیار بیمار قرار می‌گیرد. به عنوان مثال یک‌سری انگل‌های کبدی و کلیوی وجود دارند که با پزشکی مرسوم قابل بهبود نیستند، اما بیورزونانس در این موارد بخوبی عمل می‌کند. همچنین دستگاه بیورزونانس در از میان بردن ویروس در بخش‌های مختلف بدن قدرتمند عمل می‌کند، چراکه با عملکردی مشابه مواد نانومقیاس به تمامی قسمت‌های بدن نفوذ کرده و مستقیماً در بخش مورد نظر تأثیر می‌گذارد.

عملکرد دیگر دستگاه بیورزونانسی، پرینت فرکانس بر روی آب و مصرف آن توسط بیمار است که اثرگذاری بسیار بالایی دارد.

 

*چه تفاوتی میان روش بیورزونانس، طب سنتی، هومیوپاتی و سایر طب‌های مکمل وجود دارد؟

**اساس بیورزونانس فیزیک و ریاضی بوده و دارای منطق علمی است. در این علم از اعداد و فرکانس‌ها صحبت می‌شود. در دنیا منطقی با عنوان حافظه آب وجود دارد که موضوع بسیار با اهمیتی است. حدود ۸۰ درصد بدن انسان را آب، ۱۸ درصد را کربن و نیتروژن و تنها ۲ درصد از کل بدن را سایر مواد معدنی تشکیل داده‌اند. بنابراین اگر بدن انسان دچار بیماری شد، می‌توان عنوان کرد که یک اختلال الکترومغناطیسی به وجود آمده است. مطالعات نشان داده است که آب دارای حافظه الکترومغناطیسی است. از این رو بسیار مطلوب است اگر بتوانیم اطلاعات الکترومغناطیسی اختصاصی را روی مولکول آب پرینت کنیم و عکس‌العمل آن را روی بدن بسنجیم. این مساله همان منطق حافظه آب است که هیچ ضرر و آسیبی نیز ندارد.

 

منطق حافظه آب و ارتباط آن با بیورزونانس

واقعیت قضیه این است که چرا ۸۰ درصد از بدن ما را آب تشکیل داده؟ چرا دو سوم کره زمین آب است؟ و چرا در قرآن از آب به عنوان مایع حیات نام برده شده است؟ این چراها ذهن خیلی از دانشمندان را مشغول کرده، چرا که آب تنها عنصری است که در هر سه فاز به صورت آب است. همان طور که می‌دانید مولکول آب واجد دو اتم هیدروژن و یک اتم اکسیژن است. نحوه پیوند مولکول‌های آب با یکدیگر در فازهای مختلف موجب ایجاد کلاسترها با اشکال هندسی متفاوت می‌شود و همه این موارد در زیر میکروسکوپ قابل رؤیت است. فیزیک نیوتونی بطور مطلق ریاضیات محض است، در حالی که فیزیک کوانتومی به حضور شعور در مواد اعتقاد دارد.

به عنوان نمونه هنگامی که از شما خواسته می‌شود که ثابت کنید رنگ یک جسم قرمز است، شما بی‌درنگ پاسخ می‌دهید که قرمزی این جسم قابل رؤیت بوده و دیگر نیازی به اثبات ندارد! چراکه در ابتدا توافق شده هرگاه این رنگ را مشاهده کردیم، بگوییم قرمز است. از این رو چرا باید موضوع ساده‌ای مانند رنگ را در پیچیدگی‌های علمی گم کنیم؟ زمانی که تأثیر یک مساله کاملاً روشن است، چرا باید آن را اثبات کنیم؟!

من سلامتی افراد مختلفی را با همین روش و منطق الکترومغناطیس آب بهبود داده‌ام، بنابراین بهتر است که با دیدن این تأثیر به دنبال علت آن باشیم، نه به دنبال پیچیدگی‌های علمی آن. هر چند که به عقیده دانشمندانی نظیر اینیشتین علت احتمالی خواندن برخی مشاهدات در فیزیک کوانتوم ناشی از علم ناقص بشر در این زمینه است و در آینده ممکن است قوانینی برای همه این احتمالات به وجود آید و شک به یقین تبدیل شود.

 

تأثیر روش بیورزونانس در کشاورزی و دامپروری

*آیا به روی حیوانات نیز مطالعاتی داشته‌اید؟

**بله به صورت عملی مطالعاتی به روی حیوانات داشته‌ایم، به عنوان نمونه در گربه‌ها یک بیماری با نام "قارچ گوش" شایع است که داروهای ضد قارچ بر روی آن‌ها بسیار ضعیف عمل می‌کنند، در حالی که با بیورزونانس می‌تواند این قارچ‌ها را به راحتی از بین ببرد و برای ارتقای سیستم ایمنی آن‌ها نیز این روش بسیار مؤثر بوده است.

تأثیر دانش بیورزونانس در زمینه کشاورزی نیز ثابت شده است، یعنی با تحریک الکترومغناطیسی، رشد گیاه افزایش می‌یابد، بدون اینکه از نظر ژنتیکی تغییری در آن ایجاد شود. جالب است بدانید که اگر از دیدگاه ذره‌ای یعنی فوتونی به امواج الکترومغناطیس ضعیف هدایت کننده که همان فرکانس‌های ارسالی دستگاه بیورزونانس هستند، بپردازیم؛ خواهیم دید که این امواج حاوی اطلاعات هستند، چرا که دانشمندی به نام "الکساندر گروویچ" که یک دانشند روسی است، نشان داده است که ایجاد تقسیم میتوز در یک پیاز می‌تواند به القای همین تقسیم در پیاز دیگر که با آن فاصله دارد (عدم ارتباط شیمیایی و حتی الکتریکی) منجر شود. جالب است بدانید که در کشور روسیه به گریس مورد استفاده در صنعت راه آهن فرکانس ارسال می‌شود تا از اصطکاک و خوردگی آهن جلوگیری شود. این روش حتی در تشخیص ترک لوله‌های خطوط نفتی نیز بسیار مؤثر است.

 

*آیا در ایران وارد این حوزه‌ها شده‌ایم؟ و یا گروه‌های تحقیقاتی غیرپزشکی برای همکاری در این حوزه‌ها اعلام آمادگی کرده‌اند؟

**خوشبختانه دانشگاه‌های زیادی از جمله دانشگاه امیرکبیر، شهید بهشتی و علوم پزشکی تهران بطور قدرتمند وارد این حوزه‌ها شده‌اند. در زمینه کشاورزی و دامپروری نیز درخواست‌هایی وجود دارد، اما مشکل اینجا است که بودجه کافی برای تحقیقات به‌خصوص در زمینه علوم جدید وجود ندارد و پروژه‌ها به کندی پیش می‌روند. در هر صورت هر فعالیتی هزینه دارد و توان مالی من نیز در حدی نیست که چنین پروژه‌هایی را تا آخر حمایت کنم. با این حال اگر حمایت‌های مالی از سوی دولت صورت گیرد، قطعاً به نتایج قابل توجهی دست پیدا خواهیم کرد.

*در صورت امکان لیستی از تجربه‌های کمک تشخیصی و بهبود سلامتی موفق خود در زمینه بیورزونانس ارائه کنید.

**در زمینه از بین بردن عفونت‌ها و پاتوژن‌ها موفقیت‌های بزرگی داشته‌ایم، چراکه تأثیر فرکانس به روی پاتوژن‌ها بسیار عالی است و می‌دانید که منشأ ۷۰ تا ۸۰ درصد بیماری‌ها نیز عفونی است.

در زمینه از بین بردن آلرژی و برخی مشکلات روحی و روانی نیز دستاوردهای خوبی داشته‌ایم. همچنین در حوزه بیماری سرطان، بهترین نتایج در زمینه سرطان سینه و پروستات و همچنین سرطان روده در دنیا کسب شده است.

در زمینه از بین بردن آلرژی نکته مهم و قابل توجهی وجود دارد. در پزشکی کلاسیک عنوان شده که برای کاهش اثرات آلرژی باید از آنتی‌هیستامین استفاده شود. اما دید و منطق دانش بیورزونانس این است که ابتدا علت بیماری کشف شود. به عبارت دیگر در زمان آموزش به پزشکان گفته می‌شود که دید خود را از نشانه‌های رایج خارج کرده و ابتدا علت‌ها را کشف کنید. به عنوان نمونه علت ۶۰ تا ۷۰ درصد آلرژی‌ها، وجود انگل در روده است که اگر دفع شود، آلرژی نیز از بین می‌رود. همچنین علت بروز برخی از آلرژی‌های همراه با آبریزش بینی، عملکرد نامناسب لوزالمعده و علت بدکاری لوزالمعده نیز وجود برخی باکتری‌هاست. بنابراین نتیجه می‌گیریم که با کشف علل بیماری می‌توانیم از بروز علائم آن جلوگیری کنیم.

 

*سه نوع سم در بدن وجود دارد، لطفاً در این رابطه توضیح دهید؟

**نوع اول این سموم مربوط به سموم ناشی از سوخت و ساز متابولیکی بدن است. در دسته دوم سمومی جای می‌گیرند که منشأ برون‌زاد دارند؛ یعنی از بیرون به بدن فرد وارد شده‌اند. نوع آخر سموم، سموم وراثتی هستند. سموم وراثتی عملکرد عجیبی دارند، این سموم در "دی‌ان‌ای" فرد نفوذ کرده و دلیل اینکه داروهای شیمیایی بر روی آنها تأثیر ندارد، نیز همین واقعیت است. بنابراین شناخت این سموم برای فعالین این حوزه اهمیت زیادی دارد.

 

چشم‌انداز بیورزونانس در ایران

*در پایان چه چشم‌اندازی برای دانش بیورزونانس می‌بینید و به اعتقاد شما ارتقای سطح سلامت جامعه نیازمند چه زیرساخت‌هایی است؟

**در مرحله اول باید بپذیریم که بیورزونانس یک دانش سودمند است. زمانی که از بیورزونانس به عنوان "شبه علم" یاد می‌شود، بسیار تعجب آور است! چراکه دستگاه بیورزونانس پایه فیزیک و ریاضی دارد. اگر بیورزونانس را به عنوان یک علم بشناسیم، بسیاری از مسیرها باز می‌شود و میزان اثربخشی آن نیز قابل سنجش می‌شود.

به عقیده من، اگر در زمینه دانش بیورزونانسی مراکز تحقیقات ایجاد شود و تحقیقات بنیادین صورت گیرد، قطعاً نتایج بسیار مطلوبی نیز حاصل خواهد شد. همچنین باید اخبار و اطلاعات مرتبط با علوم جدیدی همچون بیورزونانس در جامعه منتشر شود، چراکه در این صورت محققان علاقه‌مند به این حوزه می‌توانند ایده‌های خود را برای پیشرفت این علوم ارائه کنند. تنها راه ارتقای سلامت جامعه و موفقیت در علوم جدید، انجام تحقیق و پژوهش و ارائه اسناد و منابع علمی جدید هستند.