روایت رییس سابق پژوهشکدهی صنایع شیمیایی جهاددانشگاهی از دوران جنگ؛
از امداد رسانی دربیمارستانهای صحرایی تا ساخت دستگاه تست موشک ضدتانک
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی، رییس سابق پژوهشکدهی صنایع شیمیایی جهاددانشگاهی معتقد است: نمیتوان برای فعالیتهای جهاددانشگاهی و برای تعمیرات تخصصی و پروژههای طراحی و ساخت تجهیزات نظامی که در سالهای جنگ انجام میشد، نام انتخاب را گذاشت چراکه حال و هوای آن دوران اینگونه بود که یک نوع مسابقه بین نیروهای جوان انقلابی دانشگاهی و متخصص وجود داشت و همه به این فکر میکردند که چهکاری میتوانند برای حل مشکلات جنگ انجام دهند.
در ارتباط با موضوع دفاع دانشبنیان به گفتگویی با این مدیر جهادی که این روزها ایام بازنشستگی را طی میکند، پرداختهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
جهاددانشگاهی در دوران دفاع مقدس و در سالهای جنگ چه نقشی در تأمین امنیت دفاعی کشور داشته و چه اقداماتی انجام داده است؟
نسل جوان انقلابی که در جهاددانشگاهی جمع شده بودند، مسئولیتی در آن دوره انقلاب به عهده گرفته بودند و طبعاً درزمینهی جنگ که پیش آمد و بر ما تحمیلشده بود احساس مسئولیت میکردند که هر اطلاعات و توانی دارند، در مجموعههای جهاددانشگاهی، در بخشهای مختلف آن و در رشتههایی که فعال بودند بهکار گرفته و تلاش کنند تا ببینند چه خدمتی میتوانند در جنگ انجام بدهند.
در آن دوران در نیروهای جوان جهاددانشگاهی که آن موقع اغلب دانشجو بودند، پتانسیل بسیار قوی بود و آن شور انقلابی دانشجویی و انگیزه انقلابی دستبهدست میداد که این جوانها بتوانند همانطور که خیلیهای دیگر در قالب جهاد سازندگی و سپاه فعال بودند، در قالب جهاددانشگاهی کاری انجام دهند و همیشه این سؤال برایشان مطرح بود که چه نقشی میتوانند داشته باشند.
بهعنوان نقش عمومی مثلاً رزمنده و پشتیبانی و یک نقش هم تخصصی و اینکه چه معضلات تخصصی در جنگ وجود دارد که بهاصطلاح میتوان درگیرش شد و انصافاً همکارهای خیلی خوبی انجام شد.
خود شما در آن زمان در جهاددانشگاهی در چه قسمتی فعالیت میکردید و در کدام بخش به پروژههای دفاعی و تجهیزِ بیشتر رزمندههایی که جانشان را در کف دستشان گذاشتند و هشت سال دفاع کردند، کمک کردید؟
من در آن زمان مسئول جهاددانشگاهی خوزستان بودم و اطلاع دارید که جهاددانشگاهی با دانشگاه تقریباً بهطور سیستماتیک یک مجموعه بودند و توان علمی این دو نهاد به دلیل تعطیلی دانشگاهها در یک مسیر قرار داشت و بهگونهای ادغام شد.
البته جهاددانشگاهی خوزستان تفاوتی با دیگر واحدهای جهاددانشگاهی داشت و آن این بود که در منطقه جنگی قرار داشت و طبیعتاً جهادیها درگیر دو نوع کار میشدند؛ یعنی اگر در جبهه و جنگ اتفاقی رخ میداد و عراقیها حمله میکردند بهسرعت خودشان را میرساندند و هرکسی کاری از دستش برمیآمد انجام میداد و عمدتاً نیروهای جهاددانشگاهی بهصورت موردی در جبهه و جنگ حضور پیدا میکردند؛ یعنی اگر برخی از نیروهای بسیجی و داوطلبان در آن زمان بهصورت بلندمدت برای حضور در جبهه برنامهریزی میکردند، بچههای جهاد اینگونه نبودند و همیشه منتظر بودند تا در مواقع ضروری و موردنیاز در جبهه حضورداشته باشند. زمانی که دشمن سلاح شیمیایی به کار میبرد بچههای جهاد از مدیران و پرسنل چند روزی کار رو تعطیل ودربیمارستان های صحرایی مشغول کار امداد میشدند.
دریک برههای از جنگ یکی از گردانهای لشکر ولیعصر خوزستان از فرمانده تا رزمنده توسط بچههای جهاد و پرسنل دانشگاه تشکیل و راهاندازی شده بود.
یکی دیگر از نقشهایی که جهاددانشگاهی در زمان جنگ داشت این بود که در جبهه چه نیازهایی وجود دارد و چه مشکلاتی هست که میتوان آنها را حل نمود و نیروهای جوان انقلابی جهاددانشگاهی که اغلب از متخصصان دانشگاهی و دانشجویان آن زمان بودند در این زمینه کمک میکردند. بهعنوانمثال اگر سپاه مشکلی در حوزه فنی داشت به بچههای جهاد منعکس میکرد و بهصورت پروژههای تعریفشده کوتاهمدت یا بلندمدت روی آن کار میکردند تا ببینند چه مشکلی را میتوان حل نمود. در این برهه زمانی اعضای جهاددانشگاهی بخشهای زیادی از پروژههای تحقیقاتیشان به طرحهایی اختصاصیافته بود که از لشگر استان، سپاه پاسداران یا گاها دفتر مرکزی جهاددانشگاهی به آنها ارجاع داده میشد. در این راستا بعضی وقتها پیش میآمد که جهاد خوزستان با شرایط خاص روبهرو شده و به حالت نیمهتعطیل درمیآمد. چراکه هر مسالهای در استان و شهرهای آن یا جبهه پیش میآمد خودشان را باید میرساندند چراکه همگی بهعنوان نیروهای دانشگاهی این انتظار را از خودمان داشتیم که مشکلاتی که در حوزه دفاعی پیش میآید را برطرف کنیم.
خاطرتان هست که چه پروژههایی به شما یا اعضای جهاددانشگاهی واگذار شد و آن را حل کردید؟
بهعنوانمثال میتوانم به پروژهای اشارهکنم که اعضای جهاددانشگاهی با برخی اعضای هیات علمی آن را انجام میدادند و آن این بود که محلی آماده شده بود و هر زمان که قطعات تانک یا برخی ابزار جنگی دچار مشکل شده و قطعهای از آن خراب میشد به آن محل میبردیم و دانشگاهیان و متخصصان جهاددانشگاهی در رشتههای مکانیک، برق و دیگر حوزههای تخصصی روی آن کار میکردند. در این زمینه میتوان به تعمیرات ژیروسکوپ تانک اشاره کرد که با مشکل مواجه شده بود و دیگر قطعات یدکی ابزارهای نظامی که بچههای جهاد و متخصصین آمادهبهکار در حوزههای مکانیک و الکترونیک روی آنها کار میکردند و بهاصطلاح تعمیرات تخصصی روی قطعات انجام میدادند.
البته بودجه کافی در زمان جنگ برای تأمین بسیاری از ابزارها وجود نداشت.
بهعنوانمثال اگر یک موشک تاو به جبهه برای استفاده حمل میشد در همان زمان استفاده، مشخص میشد که این موشک سالم است یا معیوب و این مساله بسیار اهمیت داشت چراکه بعضاً سرنوشت یک عملیات با چنین مسائلی گرهخورده بود.
در این راستا نیروهای جوان و متخصص جهاددانشگاهی به همراه برخی اعضای هیات علمی دانشگاه پروژهای ضربالاجلی در این زمینه انجام دادند که دستگاه تستکننده این نوع موشک ضد تانک را طراحی کرده و ساختند. در این زمینه دو پروژه انجام شد یکی اینکه سیستم الکترومدار موشک قبل از حمل به جبهه مورد تست و ارزیابی قرار میگرفت و موشکهایی که در این زمینه با مشکل روبهرو بودند، تعمیر میشدند و اینکه اطمینان پیدا کنیم که موشک هنگام استفاده، شلیک میشود و درست عمل میکند.
دومین پروِژه کمهزینه کردن مساله آموزش رزمندگان درشلیک موشک اهمیت بسیاری داشت، چراکه بهعنوانمثال اگر رزمندهای در این زمینه میخواست آموزش ببیند باید چند موشک شلیک میکرد اما این مساله هزینه زیادی برای کشور در آن زمان داشت؛ بنابراین دستگاه شبیهساز این موشک ساخته شد که برای آموزش مورداستفاده قرار میگرفت. دستگاه شبیهساز این موشک اشعه مادون قرمزی از خودش ساطع میکرد که رزمنده پشت دوربین وقتی در حال آموزش دیدن و شلیک کردن است با ردیابی اشعه مادونقرمز میتوانست یاد بگیرد که چگونه موشک را شلیک و هدایت کرده و به هدف بزند. درواقع این سیمیلاتور اینگونه کار میکرد که پشت یک وانت قرار داده میشد و رزمنده شبیهساز را ردیابی میکرد و آموزش آن بهگونهای بود که موشکی شلیک نمیشد اما رزمنده شلیک کردن را هم آموزش میدید. ازآنجاکه عراق در آن زمان برخلاف ایران تانک بسیاری داشت برای ما این موشکهای ضدتانک هرکدام معادل یک تانک بود و خیلی ارزش داشت؛ بنابراین پروژه شبیهساز موشک ضدتانک توانست کمک بسیاری در آن زمان به رزمندگان و جبهه و جنگ کند. در اینجا لازم است من از برادر عزیزم آقای سلیمانی جهادگر مخلص بروجردی جهاد دانشگاهی خوزستان در رابطه با پروژههای مربوط به موشک تاو و مالیوتکا یاد کنم.
در زمان جنگ نیروهای متخصص و دانشگاهی را چگونه جذب میکردید و به چه شکلی برای حل یک مشکل دورهم جمع میشدید؟
به نظر من در آن زمان خدا این نیروها را معرفی و جذب میکرد چراکه بهعنوانمثال زمانی که یک زلزله یا اتفاقی شبیه آن رخ میدهد سیل جمعیت داوطلب آمادگی خود را برای کمک نشان میدهد که در زمان جنگ این مساله بهصورت ویژهای نمود و ظهور پیداکرده بود و برخی اوقات نیروهایی جذب جهاد و این پروژهها میشدند که در ظاهر انتظاری از آنها نداشتیم اما انسان وقتی مغزش جرقه میزند و دلش پر از انرژی میشود تا مشکلی را حل کند نمیتوان نام آن را انتخاب گذاشت و درواقع آن زمان یک نوع مسابقه بین نیروهای جوان انقلابی دانشگاهی و متخصص برای خدمت هرچه بیشتر وجود داشت.