متخصص اپیدمیولوژی و لنفوتراپیست جهاددانشگاهی بیان کرد:
استقلال و انعطاف؛ دلیل حضور موفق جهاددانشگاهی در عرصههای علمی
۴۰ سال خودباوری با جهاددانشگاهی
به گزارش روابط عمومی جهاددانشگاهی دکتر شهپر حقیقت متخصص اپیدمیولوژی و لنفوتراپیست جهاددانشگاهی، سالها در حوزهی سرطان به پژوهش پرداخته و برای مدتی مسوولیت پژوهشکدهی سرطان معتمد جهاددانشگاهی را نیز بر عهده داشته و پیشازآن نیز عضو هیات علمی جهاددانشگاهی علوم پزشکی تهران بوده است. دکتر حقیقت در این گفتوگو که به مناسبت چهلمین سالگرد تشکیل جهاددانشگاهی انجام شد، با اشاره به طرحهای مهم اجرایی در حوزهی پزشکی بهویژه در رابطه با سرطان به تبیین توانمندیهای جهاددانشگاهی در عرصههای مختلف پرداخت.
همکاری شما با جهاددانشگاهی چگونه و از چه سالی آغاز شده است؟
از سال 1374 زمانی که دورهی انترنی پزشکی را میگذارندم، به دعوت دکتر ایرج حریرچی که آنزمان رییس جهاددانشگاهی واحد علوم پزشکی بود، وارد جهاددانشگاهی شدم تا یک مجموعهی چند تخصصی را ایجاد کنیم. پس از آنکه دورهی پزشکی را به اتمام رساندم، حکم استخدامی ما در جهاددانشگاهی نیز تغییر پیدا کرد و از حالت قراردادی به رسمی تبدیل شد و از آن زمان تاکنون در خدمت جهاددانشگاهی هستم.
چه طرحهای برجستهای را در جهاددانشگاهی انجام دادید؟
طرحهای زیادی انجام شده است؛ در هر زمان بسته به نیازی که وجود داشت، این طرحها پیگیری و انجام میشد. رشتهی تخصصی من اپیدمیولوژی است و با توجه به وضعیت روز، شیوع و ظهور و پیشگیری از سرطان پستان، مهم بود طرحهایی را در این رابطه انجام دهیم. در همین راستا «صدای مشاور» را راهاندازی کردیم تا بتوانیم جوابگوی نیازهای تشخیص درمان کشور باشیم. چهار پروژه در این حوزه انجام دادیم تا ببینیم چه اثری داشته است. پسازآن طرحهای متعددی در زمینهی غربالگری سرطان پستان انجام دادیم. یک بُعد از زندگی انسان پس از درمان سرطان از کیفیت خوبی برخوردار نیست؛ مثلا بهدلیل اختلالات لنفاوی دست این بیماران ورم پیدا میکرد؛ بنابراین از سال 80 که مسوولیت کلینیک سرطان پستان جهاددانشگاهی را نیز بر عهده داشتم، به این موضوع پرداختم و مقدمات این موضوع را فراهم کردیم و از سال 1382 فاز تحقیقاتی این حوزه نیز آغاز شد.
اولویت همیشگی من پیشگیری از سرطان پستان بود؛ در ادامهی راه، لنفولوژی نیز به حوزههای مطالعاتی و پژوهشی ما اضافه شد. خوشبختانه تحقیقات و کارآزماییهای بالینی زیادی در این حوزه انجام گرفت. در زمینهی غربالگری سرطان نیز جامعترین فعالیتهایی که انجام دادیم در پاسخ به این پرسش بود که آیا باید برای زنان ایرانی غربالگری انجام دهیم یا خیر؟ در سال 90 که پایاننامهی تخصصیام در رشتهی اپیدمیولوژی را مینوشتم، به این موضوع پرداختم که آیا میتوان از طریق ماموگرافی به غربالگری سرطان پستان پرداخت؟ نتایج این پژوهش بسیار ارزشمند بود و چالشهای این موضوع را بهخوبی روشن کرد.
طرح بزرگی را نیز از حدود سه سال قبل آغاز کردیم تا بتوانیم تمامی مطالعات 20 سال گذشته در زمینهی اپیدمیولوژی، تشخیص و درمان سرطان پستان را منسجم کرده و در اختیار دیگر متخصصان قرار دهیم و اساس تحقیقات آینده در این زمینه قرار گیرد.
جایگاه جهاددانشگاهی در شناسایی و رفع نیازهای استراتژیک کشور را چگونه میبینید؟
رسالت بسیاری از دانشگاهها آموزش است و پژوهش در اولویت بعدی قرار دارد، اما بسته به امتیازهایی که میگیرند اولویتهای خود را تعیین میکنند؛ وظایف سازمانی تعیین میشود و از رسالتهای اصلی خود باز میمانند، اما جهاددانشگاهی اینگونه نیست.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که این نهاد دارد این است که مستقل بوده و انعطاف داخلی زیادی دارد و همیشه سعی کرده تا در جناحهای سیاسی خاص قرار نگیرد، آموزش و پژوهش را سرلوحه و رسالت کار خود قرار داده است و هیچگاه هیچ مشکلی با هیچ دولتی نداشته و مسیر راه خود را پیموده است؛ بهاینجهت نهادی کاربردی بوده و بسیاری از نیازهای کشور را رفع و موفقیتهای زیادی کسب کرده است.
به نیروهای جهاددانشگاهی در کشور با دید علمی نگاه میشود و این موضوع ارزش محسوب میشود؛ نیروهایی که بهعنوان جهادگر نیز جذب نهادهای دیگر میشوند، معمولا بهعنوان نیروهای علمی و بیحاشیه شناخته میشوند. سرمایههای اصلی جهاددانشگاهی نیروهای آن هستند. نیروهای انسانی که با صداقت تمام همیشه سعی کردهاند از توانمندیهای خود استفاده کنند و امیدوارم همیشه جهاددانشگاهی قدردان نیروهای خود باشد.
جهاددانشگاهی در چه نقطهای از نقشهی جامع علمی کشور قرار گرفته است؟
اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، جایگاه جهاددانشگاهی در این نقشه بسیار کمرنگ است؛ درحالیکه باید نقش بسیار برجستهای داشته باشد. البته نمیتوان دراینباره ایراد گرفت، چراکه این مساله تحت تاثیر سیاستهای مدیریتی کشور در مقاطع مختلف است. بسیاری از مدیران کشوری در برنامهریزیهایی که دارند با سیاست عدم بهرهمندی از جهاددانشگاهی پیش میروند. این تفکر آسیبهای زیادی به دنبال داشته است. توانمندی جهاددانشگاهی بسیار بالاتر از چیزی است که در کشور وجود دارد.
باید توانمندیهای خود را تا حدی بالا ببریم که خودمان را به دیگران ثابت کنیم. وقتی ثابت کردیم آنها ناچار خواهند بود که به دنبال ما بیایند؛ اگرچه کارنامهی جهاددانشگاهی نشان میدهد که خود را ثابت کرده است و هر یک از مجموعههای این نهاد در هر حوزهای یک قطب علمی است. باید این مجموعههای ارزشمند در سیاستگذاریهای کشور بازی داده شوند. در مقاطع مختلف زمانی از نیروهای جهادی استفاده میکنند، اما بهعنوان یک نهاد قابل ارجاع در وزارتخانههای مختلف استفاده نمیکنند. از سوی دیگر گاهی جهاددانشگاهی را بهجای اینکه یک نهاد همراه ببینند، بهعنوان یک رقیب به آن مینگرند، درحالیکه این نگاه مانعی برای پیشرفت کشور است.